پدر و مادر های جوان بخوانند!
ادبآموزی و تربیت فرزندان
یکی از مسائل بسیار مهمی که افکار زوجهای جوان و پدر و مادرها را به خود مشغول میکند، ادبآموزی و تربیت فرزندان است. البته این موضوع اختصاص به ایران ندارد بلکه همه جوامعی که فرهنگ غنی و سابقه تمدن دارند به تربیت نسل آینده و ادب کودکان اهمیت ویژهای میدهند. در این بین به دلیل تاکیدفراوانی که در احادیث امامان شیعه به تربیت و تادیب فرزندان شده و همچنین پیوندهای عاطفی محکمی که در ایران بین اعضای خانواده وجود دارد.
پدر و مادرها به خاطر حساسیت ویژهای که درباره فرزندان دلبنندشان دارند گاهی با نصیحت، دعوا، قهر و تنبیه و گاهی با تشویق و ترغیب و یا مداخلههای بهجا و نابهجا و اظهار نظرها تلاش میکنند راه درست زندگی و رفتار مناسب را به فرزندانشان بیاموزند و خوشبختی و آسایش آنها را تضمین کنند.
از طرف دیگر والدین خود را تا حدی سبب وجودی فرزند دانسته و او را از خون و ریشه ی خود میدانند و بههمین دلیل فرزندان را امتداد و دنباله و بخشی از وجود خودشان میدانند و این امر باعث میشود سبک موفقیتها و رسیدن به مراتب بالای علمی و اجتماعی و مادی از طرف فرزندان عامل غرور و مباهات والدین و نشانه موفقیت آنها در تربیت فرزندان بشود و بالعکس ، شکستها و ناکامیهای فرزند باعث سرشکستگی پدر و مادر خواهد بود.
امام سجاد(ع) میفرمایند: «با فرزندت آنچنان رفتار کن که اثر نیکوی تربیت تو مایه زیبایی و جمال اجتماعی او شود. چنان بار بیاور که بتواند در شؤون مختلف، دنیای خود را با عزّت و آبرومندی زندگی کند و مایه زیبایی و جمال تو باشد.»
با همه این تلاشها و حساسیتها، و امیدها و آرزوهای والدین برای تادیب و تربیت و آینده درخشان فرزندان، چطور میشود که بسیاری از آنها دارای رفتارهای زشت و ناپسند شده و در صحنه زندگی شکست خورده و ناکام میشوند. برای بررسی این موضوع لازم است به چند نکته توجه کنیم:
هر پدر و مادری مثل همه ی انسانهای دیگر، مجموعهای از صفات و خصوصیات خوب و پسندیده و صفات و خصوصیات بد و ناپسند است.
همان مردی که به نظر ما دارای چند صفت زشت اخلاقی است ، در خانه خودش پدر چند فرزند است و همینطورخانمی که در نظر اطرافیانش دارای بعضی صفات مذموم و ناپسند است، مادر چند فرزند می باشد و همین پدر و مادر هم مثل همه ی پدر و مادرها از فرزندانشان توقع دارند انسانهایی مودب و زرنگ و فرهیخته و تحصیلکرده و بطور خلاصه افرادی موفق و مورد قبول جامعه باشند.
نکته طلایی و کلید این معما این است که فرزندان ما آن چیزی میشوند که خود ما هستیم و آن چیزی نمیشوند که ما آرزو داریم.
آنها کمابیش همان خصوصیات و صفاتی را پیدا میکنند که ما داریم البته جلوه این صفات و خصوصیات در شرایط و زمانهای مختلف، با هم فرق میکند.
به این مثال توجه کنید، مادری که صبحها به صبحانه خوردن فرزندان بی توجهی می کند ونظارتی بر نحوه ی آماده شدن فرزندان برای رفتن به مدرسه نمی کند و در طول روز هیچ برنامه ریزی برای وقت خود ندارد و زمان زیادی را صرف صحبت با تلفن و.. می کند نباید توقع داشته باشد با نصیحت و قهر و دعوا، فرزندانش افرادی مسئولیت پذیر شوند .
برای پدر ومادر خوب بودن باید از خودمان شروع کنیم .شاید حتی قبل از تولد فرزند .ابتدا صفات خوب را در خود نهادینه کنیم .
وسعی کنیم از صفات بد پاک شویم وسپس از فرزندانمان بخواهیم چنین باشند.
تبییان -خانواده وزندگی-احسان رادمند